کد مطلب:31388
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:10
چرا خداوند متعال از ابتدا انسان را آفريد تا او گناه كند و در نتيجه به جهنم برود؟ چرا خداوند انسان را عاري از گناه نيافريد تا او با رضايت و شادماني و برخورداري از نعمتها زندگي كند؟! اساساً چرا او به جاي انسان فرشتگان را براي عبادت خويش نيافريد؟
پرسشگر محترم! در پاسخ توجه به چند نكته لازم است;
1. انسان موجودي مختار است; إِنَّا خَلَقْنَا الاْ ?ًِنسَـَنَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَـَهُ سَمِيعَا بَصِيرًا # إِنَّا هَدَيْنَـَهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَ إِمَّا كَفُورًا;(انسان،2و3) ما انسان را از نطفه مختلطي آفريديم، و او را ميآزماييم ]به همين خاطر[ او را شنوا و بينا قرار داديم # ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد ]و بپذيرد[ يا كفران كند. بنابراين، ميتوان راه هدايت و مستقيم را طي كند و ميتواند به گمراهي و ضلالت برود و در نتيجه به گناهان آلوده شود.
2. خداوند متعال انسان را براي گناه كردن نيافريد; بلكه براي آفرينش انسان دو هدف را ميتوان تصور كرد:
1. هدف، متوسط; از آيات قرآن و روايات اسلامي برميآيد كه هدف متوسط خلقت عبادت و بندگي خداست و اين مطلب در تمام پديدههاي عالم، ساري و جاري است; وَ إِن مِّن شَيْءٍ إِلآيُسَبِّحُ بِحَمْدِهِي وَ لَـَكِن لآتَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُم...;(اسرأ،44) همه موجودات، تسبيح خدا ميگويند; ولي شما تسبيح آنان را نميفهميد.
قرآن كريم، درباره هدف متوسط در انسان و جن ميفرمايد: وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاْ ?ًِنسَ إِلآلِيَعْبُدُون;(ذاريات،56) من جن و انس را نيافريدم جز براي اين كه عبادتم كنند.
3. هدف غايي و عالي; اين هدف رسيدن به مبدأ و منشأ نور هستي است; يعني نهايت سير مخلوقات اوست; وَ أَنَّ إِلَيَ رَبِّكَ الْمُنتَهَيَ ;(نجم،42) انتهاي سير انسان به سوي خداوند است. إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّـآ إِلَيْهِ رَ َجِعُون;(بقره،156)...ما از خداييم و به سوي او برميگرديم. آيات مذكور غايت و نهايت سير را روشن ميكنند; رسيدن به خدا، همان به كمال رسيدن مخلوقات است، پديدههاي هستي وقتي كمال آخر خود را مييابند كه به خداوند متعال نزديك شوند.(ر. ك: معارف قرآن، آية الله مصباح يزدي، ج 3 ـ 1، ص 155ـ179، مؤسسه در راه حق، قم.)
حضرت عليميفرمايد: بيگمان خداي سبحان دنيا را مقدمهاي براي زندگي پس از آن قرار داده و آن را براي مردم، محل آزمايش شمرده تا هركس كه نيكوكارتر است، بشناسد....(فرهنگ آفتاب، فرهنگ تفصيلي نهج البلاغه، عبدالمجيد معاديخواه، ج 1، ص 77، نشر ذره.)
بنابراين، انسان براي به تكامل رسيدن خلق شده و به طور كلي آفرينش نيز در راستاي همين هدف خلق شده و تكامل و نزديك شدن به خداوند، همان هدف غايي و نهايي است و چنين هدفي ذاتاً داراي ارزش و بالاتر از آن خوبي يافت نميشود; و در اين راستا انسان ميتواند با اختيار و امكاناتي كه در خدمت دارد به اين هدف برسد و در غير اين صورت كوتاهي و كم همتي از خود انسانها است و ديگر آن كه خداوند متعال در خلقت به دنبال منافع خويش نيست، بلكه منفعت و سود خلقت به مخلوق (انسان) برميگردد; زيرا خداوند متعال ناقص نيست كه نيازمند سود و منفعت باشد.
من نكردم خلق تا سودي كنمبلكه تا بر بندگان جودي كنم
همان طور كه گذشت انسان موجودي مختار و با اراده است. و قرآن كريم به صراحت اختيار انسان را ثابت كرده و ميفرمايد: وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَآءَ فَلْيُؤْمِن وَ مَن شَآءَ فَلْيَكْفُر...;(كهف،29) بگو اين حق است ]قرآن[ از سوي پروردگارتان! هركس ميخواهد ايمان بياورد و هركس ميخواهد كافر شود!... پس سعادت يا شقاوت انسان به دست خودش است، اگر راه كمال و صراط مستقيم را پيمود و رهنمودهاي خداوند متعال را گوش داد و عمل كرد، سعادتمند شده و ازنعمتهاي او در بهشت رضوان برخوردار ميشود و لزومي ندارد كه هيچ گونه شك و دودلي و يا ترديد به خود راه دهد; بلكه با توكل و ايمان به خداوند متعال و عمل به دستورها و فرمانهاي الهي راه راست و رسيدن به كمال نهايي را طي نمايد.
افزون بر آن چه گذشت، اگر خداوند متعال انسان را مانند ساير موجودات بدون اراده خلق ميكرد، آن گاه پيمودن راه كمال و رسيدن به درجات عالي و... ارزش چنداني نداشت; بلكه آن چه نزد خداوند از ارزش بيشتري برخوردار است، به كمال رسيدن و نزديك شدن به خداوند متعال با وجود مختار بودن داراي ارزش است.(ر. ك: تفسير نمونه، آيةالله مكارم شيرازي و ديگران، ج 22، ص 393; ج 13، ص 375، دارالكتب الاسلاميه، تهران / انسانشناسي، تدوين مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، ص 82 ـ 91، انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني;، قم.)
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.